Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-02@16:09:35 GMT

میراثی که از بین رفته است

تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۰۰۶۰۳

میراثی که از بین رفته است

درحالی که زبان کردی مانند زبان فارسی و برخلاف زبان بلوچی و پشتو در طول زمان تغییرات مهم داشته، گرگانی که لهجۀ خاص فرقۀ حروفیه بوده و همچنین آثار معتبر مازندرانی از میان رفته است.

به گزارش ایسنا، از دیگر زبان‌ها و لهجه‌های ایرانی غربی، کردی‌ست. کردی، نام عمومی یک دسته زبان‌ها و لهجه‌هایی است که که در نواحی کردنشین ترکیه و ایران و عراق رایج بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعضی از این زبان‌ها را باید مستقل شمرد، چه تفاوت آن‌ها با کردی (کرمانجی) بیش از آن بوده است که بتوان آن‌ها را با کردی پیوسته دانست: دو زبان مستقل از این نوع یکی زازا یا دملی‌ست که به نواحی کردنشین غربی متعلق است. دیگری گورانی که در نواحی کردنشین جنوبی رایج بوده است و لهجه‌های مختلف دارد. گورانی، لهجه‌ای‌ست که آثار مذهب اهل حق بدان نوشته شده و مانند زازا به شاخۀ شمالی دستۀ غربی تعلق دارد. 

زبان کردی اخص را کرمانجی می‌نامند که خود لهجه‌های متعدد دارد مانند مکری، سلیمانیه‌ای، سنندجی، کرمانشاهی، زندی و...

زبان کردی با دستۀ شمالی لهجه‌های ایرانی غربی بعضی مشابهات دارد و از زبان‌های مهم دستۀ غربی به‌شمار می‌رود و صاحب اشعار و تصانیف و قصص و سنن ادبی است. هرچند کردی از حیث ساختمان مستقل است ولی زبان‌های اطراف یعنی فارسی و عربی و ترکی و ارمنی در آن تأثیر کرده‌اند و بسیاری از لغات آن مقتبس از این زبان‌هاست. 

زبان کردی مانند زبان فارسی و برخلاف زبان بلوچی و پشتو در طول زمان تغییرات مهم صوتی پذیرفته است. 

لهجه‌های ساحل دریای خزر شامل گیلکی و مازندرانی (طبری) و طالشی و تاتی و... بوده و در سواحل جنوبی و جنوب غربی دریای خزر رایج بوده است. گرگانی که لهجۀ خاص فرقۀ حروفیه بوده، از میان رفته است. مازندرانی و گیلکی ادبیات محلی قابل ملاحظه‌ای دارند و از این میان مازندرانی صاحب آثار معتبر بوده که بیشتر از میان رفته است. در طالشی می‌توان دو لهجۀ عمدۀ شمالی و جنوبی تشخیص داد. تاتی خلخال و لهجۀ ماسوله را باید حقاً با طالشی جنوبی پیوسته شمرد. 

لهجه‌های مرکزی ایران نیز که از بعضی جهات حد فاصل میان لهجه‌های شمالی و لهجه‌های جنوبی دستۀ غربی محسوب می‌شوند، متعدد بوده‌اند و از نزدیکی قم تا حوالی یزد و کرمان و شیراز به آن‌ها سخن می‌گفتند. 

در نواحی شمالی لهجه‌های مرکزی به دستۀ دیگری از زبان‌ها و لهجه‌های ایرانی برمی‌خوریم که به دستۀ غربی زبان‌های ایرانی متعلق‌اند. 

میان غالب این لهجه‌ها می‌توان مناسباتی یافت که حاکی از پیوستگی آن‌هاست. تاکستانی از جهتی به سمنانی و از جهتی با طالشی شبیه است. لهجه‌های هرزن و کرینگان به واسطۀ خصوصیاتی که دارند از لهجه‌های جالب ایران به‌شمار می‌روند. صرف اسامی در چندین حالت، ساختن مضارع از مادۀ ماضی، باقی ماندن مادۀ ماضی و مضارع و وجه التزامی و امر قدیم و تغییرات صوتی عمیق در کرینگانی این دو لهجه را ممتاز می‌سازد. با این همه هرزنی از جهتی نیز با طالشی و خلخالی و از جهتی با لهجۀ زازا (در کردستان ترکیه) مشابهت دارد. 

بعضی گمان کرده‌اند که لهجۀ زازا اصلاً از لهجۀ مردم کوه‌نشین دیلم بوده و بعداً به مغرب رفته است. می‌توان تاتی باکو و هرزنی و گرینگانی و خلخالی و طالشی و تاکستانی و سنانی را یک رشته زبان‌ها و لهجه‌های پیوسته شمرد که از طرفی با لهجه‌های سواحل دریای خزر و از طرف دیگر با لهجه‌های مرکزی ایران ارتباط پیدا می‌کند. 

اگر چنانکه معمول است، لهجه‌های ایرانی غربی را به دو دستۀ شمالی و جنوبی تقسیم کنیم، لهجه‌هایی که ذکر آن‌ها گذشت همه به دستۀ شمالی متعلق‌اند.

منبع: «زبان‌ها و لهجه‌های ایرانی» نوشتۀ احسان یارشاطر (دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال پنجم، مهر و دی ۱۳۳۶، شماره ۱ و ۲ (پیاپی ۱۷ و ۱۸))

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: زبان فارسی زبان شناسی احسان یارشاطر انقراض گویش ها زبان ها و لهجه لهجه های ایرانی زبان کردی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۰۰۶۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای «نفرین فرعون» چگونه بر سر زبان‌ها افتاد؟

مقبره توت‌عنخ‌آمون علاوه بر اینکه یکی از مهم‌ترین یافته‌های باستان‌شناسی قرن بیستم است، مثل محفظه‌ای از اسرار و شایعات و نظریه‌های توطئه نیز هست. به طور خاص، اصطلاح «نفرین فرعون» زمانی بر سر زبان‌ها افتاد که لرد کارناروُن، حامی مالی اکتشاف مقبرۀ پادشاه توت، تنها چند ماه پس از ورود به آرامگاه او درگذشت.

با وجود این اتفاق شک‌برانگیز، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد بین ورود به مقبرۀ فرعون و مرگ فوری ارتباطی وجود دارد، چون برای مثال، هُوارد کارتر، پس از بیرون کشیدن فرعون از محل استراحت ابدی خود، ۱۷ سال دیگر زندگی کرد.

به گزارش فرادید، کارناروُن نیز سال‌ها پیش از مرگ نهایی‌اش در آستانه مرگ بود و پس از جراحت شدید در یک تصادف رانندگی در سال ۱۹۰۳، از عفونت‌های مکرر ریوی رنج می‌برد و بالاخره در ماه مه ۱۹۲۳ تسلیم مسمومیت خونی ناشی از گزش پشه ناقل شد.

با این حال، ممکن است کارناروُن بخاطر معاملات تجاری خود دچار این نفرین شده باشد. او برای تامین هزینه‌های این سفر معروف، حقوق انحصاری تمام اطلاعات مربوط به مقبره فرعون را به تایمز لندن فروخت و عملاً به این روزنامه، انحصار تمام حقایق مربوط به توت‌عنخ آمون و کشف او را داد.

با توجه به اینکه کل جهان اسیر این داستان در تایمز شده بود، سایر رسانه‌ها که از بدست آوردن خبر تازه ناامید شده بودند، به اخبار ساختگی متوسل شدند. پس از مرگ کارناروُن، روزنامه‌نگاران سرتاسر جهان یک روز پرکار و شلوغ داشتند، چون انواع داستان‌های گمانه‌زنی درباره چگونگی فوت او را چاپ می‌کردند.

به گفته دیوید سیلوِرمَن، متصدی نمایشگاه جهانی توت‌عنخ‌آمون، بسیاری از خبرنگاران آن زمان به عمد کتیبه‌های یافت‌شده روی مقبره را اشتباه تفسیر کردند تا به وجود نفرین دامن بزنند. برای مثال، یکی از رسانه‌ها ادعا کرد که در کتیبه‌ای نوشته شده بود: «همه کسانی را که از آستانه محوطه مقدس پادشاه سلطنتی که برای همیشه خواهد زیست، عبور کنند، خواهم کشت»، در حالی که هرگز هیچ پیامی با این مضمون یافت نشده بود.

یکی دیگر از رسانه‌ها، قسمتی از کتاب مردگان مصر را که روی قبر حک شده بود حذف کرد و به اشتباه آن را اینگونه ترجمه کرد: «کسانی که وارد این قبر مقدس شوند به سرعت بال‌های مرگ را ملاقات خواهند کرد.»

با وجود اینکه هیچ متن حاوی نفرینی نزدیک جسد پادشاه توت یافت نشده، گاهی اوقات هشدارهایی روی مقبره‌های دیگر مصر باستان نوشته می‌شد. یکی از مثال‌های بارز این هشدارها این است: «آن‌هایی که این قبر را می‌شکنند، به یک بیماری مبتلا می‌شوند که هیچ پزشکی نمی‌تواند آن را تشخیص دهد»، اگرچه مشخص نیست این تهدید روی قبر چه کسی نوشته شده است.

با این حال، به طور کلی، نفرین تنها روی مقبره‌های افراد غیرسلطنتی حک می‌شد، چون خانواده‌های سلطنتی مصر توسط یک سری طلسم‌ها به نام «متون اهرام» محافظت می‌شدند و بنابراین نیازی به دفاع اضافی در قالب جادوگران نداشتند.

با وجود فقدان کامل نفرین‌های واقعی فرعونی، برخی از افراد که مشتاق چنین داستانهایی بودند، بارها به دنبال دلایلی برای این باور بودند که ایجاد مزاحمت برای یک پادشاه باستانی ممکن است عواقب مرگباری داشته باشد. برای مثال یک‌بار یک مقاله ادعا کرد که مصری‌ها در زیر برخی مقبره‌ها، زباله‌های هسته‌ای دفن کردند که منجر به عوارض مرگباری برای باستان‌شناسان می‌شود!

گذشته از این حدس و گمان‌های مضحک، برخی مطالعات علمی نشان داده‌اند که ممکن است مقبره‌های باستانی حاوی قارچ، کپک یا میکروب‌های بالقوه مضری باشند که سلامت محققانی که آن‌ها را استنشاق می‌کنند به خطر می‌اندازد. با این حال، تا کنون هیچ نشانه‌ای حاکی از ابتلای هیچ مصرشناسی به چنین پاتوژنی گزارش نشده و اینها همه تیر خلاص به شایعۀ نفرین فرعون است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • شاهرخ‌خان در تهران دستگیر شد
  • دستگیری شاهرخ‌خان در تهران | ناگفته های شاهرخ خان در گفت و گو با همشهری آنلاین
  • اهالی رسانه و تپق‌های زبان معیاری
  • هنر دفاع کردن از زبان یوهان کرایوف / فیلم
  • فیلم/ مرحوم مسعود اسکویی از زبان مسعود اسکویی
  • برداشت گل گاو زبان در گیلان
  • حمله عنابستانی به رشیدی کوچی: به دروغ طرح صیانت را فیلترینگ معرفی کرد | کج‌فهم به فضای مجازی ظلم کردی!
  • ماجرای «نفرین فرعون» چگونه بر سر زبان‌ها افتاد؟
  • فیلم/ آخرین وضعیت پرونده باغ ازگل از زبان سخنگوی عدلیه
  • ببینید | زبان مار؛ دره‌ای عجیب در دل کویر لوت